چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳

x بستـــن

روش‌شناسی علم کلام (سومین پیش نشست همایش ملی فلسفه کلام)


به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سومین پیش نشست همایش ملی فلسفه کلام با حضور حجج اسلام والمسلمین دکتر محمدصفر جبرئیلی دبیر علمی همایش و عضو هیات علمی گروه کلام پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه و رضا برنجکار رییس انجمن علمی کلام اسلامی حوزه علمیه و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با موضوع روش شناسی علم کلام به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری مرکز تخصصی علم کلام شامگاه سه شنبه 29 آبان ماه جاری در مؤسسه تخصصی امام صادق(ع) برگزار شد.
در آغاز نشست حجت الاسلام محمدصفر جبرئیلی که دبیری این نشست علمی را برعهده داشت به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: در دو دهه اخیر در زمینه روش شناسی علم کلام کارهای خوبی انجام شده و مؤسسه امام صادق(ع) نیز از جمله مؤسساتی است که در این زمینه فعالیت داشته و مقالات فراوانی دراین زمینه تدوین کرده است که امیداریم جمع بندی صورت گیرد و اگر خلایی وجود دارد بر طرف شود.
وی ادامه داد: حجت الاسلام و المسلمین برنجکار کتابی به همین نام دارد و حجت الاسلام شاکرین نیز از افرادی است که در این زمینه فعالیت کرده است البته افراد دیگری در زمینه روش شناسی علم کلام فعالیت هایی داشت اند اما به صورت اختصاصی نبوده است همانند آقای محمدرضا حکیمی در کتاب اجتهاد و تقلید در فلسفه به بحث روش شناسی در علم کلام پرداخته است.
حجت الاسلام جبرئیلی با اشاره به سخنان حضرت آیت الله سبحانی گفت: حضرت آیت الله سبحانی می گوید اصولا تعقل و تفکر یک خصیصه انسانی است که هرگز از آن جدا نمی شود و اگر ابعاد وجود انسانی را بررسی کنیم تفکر و اندیشیدن نیمی از شخصیت انسان را تشکیل می دهد و نیم دیگر غرایض و احساسات او است بنابراین مبارزه با تفکر و تعقل مبارزه با فطرت است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: حجت الاسلام والمسلمین زمانی معاونت سیاسی مرکز مدیریت حوزه علمیه قم می گوید هنگام سفر به یکی از کشورهای اروپایی از دانشگاه آن کشور نیز بازدید کردیم که در کتابخانه آن دانشگاه پایان نامه ای با عنوان تفاوت روش شناسی فقهی حضرت آیت الله صافی با شخص دیگری که نام ایشان را فراموش کرده ام مشاهده کردم.
وی افزود: شاید چنین موضوعاتی به ذهن طلاب ما هرگز خطور نکند اما ببینید دیگر کشورها چگونه کار می کنند یعنی این گونه دغدغه ها وجود دارد به عنوان مثال شخصی به نام فان اس کتابی با عنوان کلام و جامعه در هفت جلد را تدوین کرده است که چندین سال تلاش شده تا بتوانیم یک جلد آن را ترجمه کنیم بنابراین ما نیز باید قدری تلاش کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: رشته دانشگاهی حجت الاسلام والمسلمین برنجکار دکتری فلسفه غرب در دانشگاه تهران است و مرتبط ترین اثری که در این زمینه دارد کتاب روش شناسی علم کلام اصول استنباط در علم عقائد است که از ایشان می خواهیم بیان کنند در زمینه روش شناسی علم کلام چند مورد وجود دارد و چه روشی را توصیه می کنند و چه روشی را به چه دلیل نهی می کنند و وجه اولویت روش توصیه ای چیست؟.
حجت الاسلام و المسلمین برنجکار با تبریک میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع) گفت: روش شناسی بحث گسترده ای است که مناسب بود از میان انبوه مباحث یک روش را به صورت خاص انتخاب کرده و در مورد آن صحبت می کردیم بنابراین به بیان کلیات روش شناسی علم کلام می پردازم.
نکته اول این است که همان گونه فارابی در کتاب احصاء العلوم بیان کرده است ما دو علم اصلی دینی داریم اولی کلام و دیگری فقه است زیرا دین هرچه بیان کرده یا اعقتادات است یا اعمال، اعتقادات همان کلام و اعمال فقه است البته علوم زیاد دیگری هستند که پسوند اسلامی به آنها داده می شود، برخی از آنها مانند علوم قرآن، علوم حدیث، منطق و اصول فقه دارای جنبه ابزاری هستند و برخی از آنها نیز می توانند هم اسلامی و هم غیر اسلامی باشند همانند جامعه شناسی یا روانشاسی که می توانند اسلامی باشند زیرا اگر علمی از فقه یا کلام استفاده کند می تواند اسلامی باشد.
به عبارت دیگر این که علم جامعه شناسی اسلامی داریم یا خیر بدیهی است که جامعه شناسی اسلامی داریم و اگر افرادی می گویند نداریم به نظر بنده سیاسی برخورد می کنند زیرا یک جامعه شناس می تواند نظریه پردازی اش در حوزه دینی باشد گرچه در مقام داوری، باید تأیید تجربی نیز برای آن پیدا کرد بنابراین روشن است که علوم انسانی اسلامی می توان داشت البته منافاتی ندارد در کلام از علوم دیگر مانند جامع شناختی برای تأیید برخی از آموزه های دینی استفاده کرد.
نکته دوم این است که بحث روش شناسی به دو گونه انجام می شود اولین گونه روش تاریخ است که برخی به تمدنی تعبیر کرده اند در این روش به عنوان مثال بررسی می شود مدرسه بغداد چه روشی داشته است.
یکی از نفاط ضعف ما در حوزه علمیه اهمیت ندادن به تاریخ است که درفقه نیز این گونه است و لازم است چند واحد تاریخ فقه برای طلاب در حوزه علمیه گذاشته شود تا مشخص گردد فقه از کجا آمده است همچنین در فلسفه، که در کلام نیز اخیرا گروهی در این زمینه در حال فعالیت هستند؛ روش یگر نیز منطقی است که بحث می کند عقل حجت است یا وحی.
نکته سوم این است که روش شناسی در علم کلام باید به عنوان یک علم ایجاد شود همان گونه که فقه نیازمند علمی به نام اصول است که در آن قواعد و اصولی را بحث می کنیم که نتیجه آن در طریق استنباط استفاده می شود، در کلام نیز این گونه علمی نیاز است و باید آن را ایجاد کنیم که می توان آن را روش شناسی یا اصول کلام و هرمورد دیگری نامید وباید بیان کند اگر می خواهیم از عقل استفاده کنیم چه عقلی است، البته در این کار از دو علم اصول فقه و منطق بهره می بریم در نتیجه کار ما از صفر شروع نمی شود.
نکته چهارم این است که روش شناسی بر دو بحث اطلاق می شود گاهی روش شناسی به روش های استفاده از منابع علم گفته می شود و دیگری منبع و اعتبار منابع است که این نیز بحث روشی است.
نکته پنجم این است که در علم کلام زمانی که از روش صحبت می شود سراغ استنباط می رویم یعنی ما می خواهیم مشاهده کنیم در علم کلام از چه منابعی و به چه صورتی استفاده می شود که نوعا گفته می شود روش علم کلام عقلی و نقلی است یعنی در علم کلام از این دو منبع استفاده می شود در حالی که با استقرایی که ما انجام داده ایم علم کلام هفت کارکرد دارد که هرکدام از آنها نیز روش ویژه خودش را دارد.
نخستین کارکرد استنباط است که پس از استنباط با مخاطبان سروکار دارد و باید مطالب را برای مردم تبیین کند که این تببین روش خاص خود را دارد یعنی آیا می توان برای همه مرم به یک گونه تبیین داشت آیا می توان برای مردم عرب و اروپا به یک گونه تبیین کرد.
کار کرد دیگر علم کلام اثبات است، ممکن است مطلبی را از راه عقل به دست آورده باشیم اما مخاطب قرآن را قبول داشته باشد و عقل را قبول نداشته باشد یا برعکس؛ تنظیم، کارکرد دیگر علم کلام است که باید آموزه ها را تنظیم کرد و کتاب های تنظیم شده علم کلام نیز متفاوت هستند به عنوان مثال روش کتبی که در بغدا د تنظیم شده با سایر کتب متفاوت است.
کارکرد دیگر علم کلام پاسخ به سؤالات است که اگر از آموزه های دین سؤال شد باید به آنها پاسخ داد همچنین باید به شبهات مطرح شده پاسخ داد که شبهه با سؤال کردن متفاوت است و وجود یک روش ویژه در این زمینه لازم است؛ آخرین کارکرد نیز رد مکاتب معارض است که این کارکرد نیز نیازمند روش خاص خود است.
نکته ششم این است که همه قبول دارند روش علم کلام عقلی و نقلی است و در همه هفت مرحله گفته شده جاری می شود اما آیا در عقل و وحی خط کشی وجود دارد؟ یعنی گفته می شود تا این مرحله عقل و از این مرحله به بعد وحی جاری می شود؛ که چنین موردی را قبول نداریم؛ برخی می گویند عقل فقط ارشاد است و داده ای ندارد که این نظریه میزان است و آن را نیز قبول نداریم، برخی نیز می گویند عقل مصباح یعنی کاشف است زیرا اگر عقل منبع باشد شرک پیش می آید در حالی که چنین نیست زیرا عقل نیز پیامبر خدا است.
نظر ما این است، هنگامی که گفته می شود عقل و وحی منبع علم کلام هستند، به معنای تعامل است و در همه موارد نیز وجود دارد و برآیند تعامل عقل و وحی می شود کلام، متنهی نحوه تعامل متفاوت است.
دلیل ما نیز این است که در هرموردی حتی در مواردی که تعبدی است عقل استنباطی کار می کند و وحی را عقل متوجه می شود از سوی دیگر مورد تعبدی دارای لوازماتی است و لوازمات نیز لوازماتی دارد یا حتی در جایی که فقط عقل کار می کند و وحی نقشی ندارد همانند اثبات خداوند که می گویند در صورت استفاده از نقل دور ایجاد می شود، وحی نیز قابل استفاده است زیرا قرآن نیز در این مورد برهان آورده است و ارشاد می کند بنابراین عقل و وحی تعامل دارند و این نظریه تعامل عقل و وحی مورد نظر ما است.

دسته بندی ها:
روش‌شناسی

مطالب مرتبط