بررسی نظریهی محال بودن کفر مومن
نویسنده: رضا برنجکار اطلاعات ن...
پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
چکیده:
ارسطو از راه حرکت، وجود محرک نامتحرک نخستین را اثبات و نام «خدا» را بر آن اطلاق میکند. او ویژگیهایی چون محرک بودن از طریق معشوقیت، تعقل، علم، سرمدیت، فعلیت تام و کاملترین موجود را در مورد خدا میپذیرد؛ اما ارسطو در مورد وحدت یا کثرت محرکهای نامتحرک در تردید به سر میبرد و در نهایت بر اساس علم نجوم زمانش، 49 محرک نامتحرک را اثبات میکند و همه آنها را «محرکهای نامتحرک نخستین»مینامد.اما گاه تنها در مورد یکی از این محرکها از واژه «نخستین» استفاده میکند و دیگر محرکها را دومین و سومین و... مینامد. موضوع اصلی این مقاله روشن ساختن معنای «نخستین» در این عبارتها است. پس از نقد و بررسی برخی احتمالها و نظریات، پیشنهاد این نوشتار آن است که واژه نخستین به دو صورت و در نتیجه به دو معنا به کار رود بدون لحاظ ارتباط محرکهای نامتحرک بر همه آنها واژه نخستین اطلاق میشود و گاه برای بیان ارتباط آنها. درصورت اول، نخستین بودن همه محرکهای نامتحرک از آن رو است که همه آنها مبدأ حرکتهای نخستین در سپهرهای نخستیناند؛ چرا که سپهرها و حرکتهایشان نسبت به موجودات زمینی و حرکتهایشان نخستیناند. اما سپهرها نسبت به یکدیگر از لحاظ مکانی نخستین و دومین و سومین هستند و به این لحاظ مبدأ حرکت دومین و همین طور سایر مبدأهای حرکت سپهرهای بعدی، محرکهای بعدی نامیده میشوند.