پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳

x بستـــن

عوامل استجابت دعا و رفع بلا در منابع دینی

عوامل استجابت دعا و رفع بلا در منابع دینی

گفت‌وگوی دکتر رضا برنجکار با خبرگزاری فارس در زمینه استجابت دعا، قضا و قدر الهی، رویداد بلا


به گزارش خبرگزاری فارس از قم، سختی‌های زندگی دنیوی امتحان الهی است که در این شرایط صبر و توکل بر خدا یکی از راه‌های تسکین آلام و سختی‌ها است. برخی در زمینه سختی‌ها و استجابت نشدن دعا بی‌تابی‌ می‌کنند.

در زمینه استجابت دعا، قضا و قدر الهی، رویداد بلا و... سؤالاتی در اذهان خطور می‌کند. برای دریافت پاسخ این سؤالات با حجت‌الاسلام رضا برنجکار، قائم مقام پژوهشگاه قرآن و حدیث و رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه به گفت‌وگو پرداختیم.

فارس: قرآن می‌گوید مرا بخوانید تا استجابت کنم شما را، پس چرا خدا دعاهای ما را برآورده نمی‌کند و بیماران را شفا نمی‌دهد؟

هر چند استجابت دعا قطعی است ولی استجابت دعا به معنای تحقق چیز خواسته شده نیست، بلکه به معنای جواب دادن خداست.
 در احادیث، استجابت دعا به یکی از سه صورت، تفسیر شده است:

الف) تحقق مورد دعا به صورت فوری.

ب) تحقق ثواب و ذخیره در آخرت.

ج) بر طرف شدن شری مثل خیر خواسته شده در دعا. از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل شده است:

‏ مَا مِنْ مُسْلِمٍ دَعَا لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دَعْوَةً لَیْسَ فِیهَا قَطِیعَةُ رَحِمٍ وَ لَا إِثْمٌ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ بِهَا أَحَدَ خِصَالٍ ثَلَاثَةٍ إِمَّا أَنْ یُعَجِّلَ‏ دَعْوَتَهُ‏ وَ إِمَّا أَنْ یَدَّخِرَ لَهُ وَ إِمَّا أَنْ یَدْفَعَ عَنْهُ مِنَ السُّوءِ مِثْلَهَا(وسائل الشیعه 7/27/2 ).

 از صدر حدیث بالا بر می‌آید که مورد دعا نباید مستلزم گناه باشد و مثلا از خدا بخواهیم که کاری کند که هیچ وقت بستگانمان را نبینیم.
در برخی روایات شرایطی برای استجابت دعا ذکر شده مانند معرفت خدا، وفا به عهدی که با خدا بسته‌ایم و کسب روزی حلال.

فارس: اگر استجابت دعا و شفا دادن خدا و معصومان قطعی نیست، آیا بهتر نیست مردم را به پیشگیری از بیماری و مراجعه به پزشکان سوق دهیم؟

دعا و مراجعه به پزشک با هم تعارضی ندارند که بخواهیم یکی را انتخاب کنیم. جایی که بیماری جدی است، مراجعه به پزشک واجب است. از سوی دیگر دعا مستحب مؤکد است. پس می‌توان هر دو کار را انجام داد.
استجابت دعا، به معنای جواب دادن خدا به ما، قطعی است و بدون تردید خداوند به دعاهای ما پاسخ می‌دهد، اما این پاسخ، بنا به ضرورت به معنای تحقق آنچه می‌خواهیم نیست.
 عقل حکم می‌کند که از همه امکانات ممکن و مشروع که احتمال دارد به ما کمک کند، استفاده کنیم. مراجعه به پزشک و دعا، دو امکان پیش روی ماست و شفا از سوی هیچ یک قطعی نیست ولی امکان تأثیر هر دو وجود دارد. پس از هر دو راه باید استفاده کرد.
 داروهای پزشک بنا به ضرورت درمان نمی‌کند و در موارد زیادی افراد پس از مداوا هم از دنیا می‌روند. انسان موحد باید بداند تأثیر دارو نیز مانند همه تأثیرات عالم بر اساس سنت‌های الهی است و بدون اذن و قضا و قدر الهی هیچ اتفاقی در عالم رخ نمی‌دهد.
دعا غیر از اینکه ممکن است برآورده شود، آثار روحی مثبتی بر انسان‌ها دارد و این آثار روحی معنویت و کمال روحی انسان را بالا می‌برد و هم این که با توجه به تأثیر و تاثر روح و بدن، ممکن است در درمان بسیاری از بیماری‌ها اثر مثبت بگذارد. در خصوص کرونا می‌دانیم که افرادی که سیستم ایمنی قوی‌تری دارند به راحتی بدنشان ویروس را نابود می‌کند. از سوی دیگر شادابی و امید که لازمه ایمان و دعاست، در تقویت سیستم ایمنی بدن مؤثر است.

فارس: اگر همه چیز به قضا و قدر الهی است، چرا ما با سیل و زلزله و بیماری روبه رو هستیم و اساسا حکمت بلایا چیست؟

خداوند حکیم است و همه کارهای او حکمتی دارد. البته گاه ما حکمت کار خدا را می‌دانیم و گاه نمی‌دانیم اما بدون تردید همه کارهای خدا حکمتی دارد.
در قرآن کریم و روایات معصومان حکمت‌های متعددی برای شرور، مثل سیل، زلزله و بیماری ذکر شده است. برخی از این حکمت‌ها عام است و تقریبا در همه شرور وجود دارد و برخی مختص برخی افراد است.
عام‌ترین حکمت شرور آزمایش و ابتلاست. بر اساس آیات متعدد قرآن از جمله آیه "نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً"(الانبیاء 35) خیر و شر برای آزمایش است. البته خود آزمایش هم به معنای فرصتی است که انسان‌ها با استفاده از آن می‌توانند به کمال برسند بنابراین خداوند به کسانی که در برابر شرور صبر می‌کنند بشارت داده است: " وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ(البقره : 155).
اما حکمت‌های خاص که در روایات بیان شده است عبارتند از: ترفیع درجات برای غیر گناهکاران، مجازات گناهکاران، زدودن غفلت از خدا، بازگرداندن گناهکاران از گناه، تطهیر و پاک ساختن مؤمنان گناهکار.

فارس: چرا بلایا در میان مسلمانان و به خصوص ایران بیشتر از جاهای دیگر است؟

بلایا در همه جا و برای همه انسان‌ها وجود دارد، زیرا یکی از سنت‌های خدا این است که جهان کنونی جهان آزمایش است و آزمایش با خیرات و شرور، هردو انجام می‌شود.
این که برخی گمان می‌کنند سیل و زلزله و ویروس کرونا فقط در ایران وجود دارد، از بی اطلاعی آنها از اخبار جهان است.
گرچه بسیاری از بلایا در همه جا وجود دارد اما ممکن است برخی بلایا در برخی مکان‌های بیشتر رخ دهد مثلا زلزله در برخی کشورها مانند ژاپن بیشتر رخ می‌دهد و سیل در برخی کشورها مثل هند بیشتر اتفاق می‌افتد و این مطلب به خاطر نوع زمین و وجود گسل‌ها و شرایط آب و هوایی است.
البته برخی بلایا مانند ظلم و جنگ و قتل، که شرور اخلاقی نامیده می‌شوند، به اعمال خود انسان‌ها مربوط می‌شود و ما انسان‌ها خودمان یا دیگران این ناملایمات را بر یکدیگر تحمیل می‌کنیم. بسیاری از جنگ‌هایی که میان مسلمانان وجود دارد، مثل جنگ‌هایی که توسط داعش و تکفیری‌های وهابی بر مسلمانان تحمیل شده، به کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلستان مربوط می‌شود که بر اساس سیاست اختلاف بیانداز حکومت کن، در میان مسلمانان، به راه انداخته‌اند و حالا به ما می‌گویند: چرا شما مسلمانان این قدر همدیگر را می‌کشید؟

فارس: آیا بلایا نتیجه گناهان انسان‌هاست؟

بلایا حکمت‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد و ضرورتا نتیجه گناه نیست البته برخی بلایا نتیجه گناهان است اما برخی دیگر حکمت‌های دیگری دارد مثل آزمایش یا بالا بردن مقام شخص در بهشت.
 بلاهایی که ناشی از گناهان است نیز به نوبه خود اقسامی دارد: برخی مانند هلاکت برخی اقوام، از روی غضب الهی و مجازات است(العنکبوت 40)، برخی از روی لطف و برای بازگرداندان انسان‌ها از گناه است(الروم 41) و برخی از روی لطف، و برای تطهیر مؤمنان از گناه است(الکافی2/444 و صحیح مسلم4/1993).
نکته مهم در مورد حکمت بلایا این است که نمی‌توان به صورت قطعی قضاوت کرد که فرد خاصی که گرفتار مشکلی شده دقیق به خاطر کدامیک از حکمت‌ها است. به عنوان مثال آیا به خاطر مجازات گناهش است یا بالابردن مقامش در بهشت.
وقتی مؤمنی مشکلی پیدا کرد باید حمل بر صحت کنیم و بگوییم خداوند تو را دوست دارد و می‌خواهد مقام تو را بالا ببرد نه این که روی زخم او نمک بپاشیم و بگوییم لابد خدا مجازاتت کرد.
ممکن است یک بلای واحد برای افراد مختلف علت‌های متفاوتی داشته باشد به عنوان مثال برای برخی مجازات باشد برای برخی، تذکر به خدا، برای دیگران، بالا بردن مقام.

فارس: علت بلاها و بیماری‌ها خواه مجازات باشد خواه آزمایش، چرا برای کودکان هم نازل می‌شود؟

بدون تردید در مورد کسانی که به سن بلوغ نرسیده‌اند، بلایا برای مجازات آنان نیست زیرا آنان گناهی نکرده‌اند.
 این بلایا برای کودک در سن کودکی آزمایش هم نیست هر چند ممکن است بلا، اثری در کودک بگذارد که در آینده و پس از سن بلوغ برایش آزمایش و امتحان باشد.
یک بلا و مرض ممکن است برای فردی آزمایش باشد، برای فرد دیگر مجازات و برای یک کودک وسیله‌ای برای مرگ. در روایتی همین مطلب در پاسخ به سؤال بالا از امام صادق(ع) نقل شده است(الاحتجاج 2/225/223).
مبتلا شدن کودک به بلا و بیماری، ممکن است حکمت‌هایی برای دیگران داشته باشد مانند آزمایش پدر و مادر و بستگان. 
متکلمان اسلامی نظریه‌ای در این مورد دارند به نام نظریه عوض. بر اساس این نظریه اگر خداوند به یک بیگناه، از جمله یک کودک، بلایی برساند، آن را در دنیا یا آخرت جبران خواهد کرد.

فارس: آیا شرور و بیماری‌ها رحمت و حکمت الهی را زیر سوال نمی‌برد؟

رحمت و حکمت دو مقوله متفاوت است. خداوند هم رحمن و رحیم است و هم حکیم.
برخی صفات فعلی مانند عادل و حکیم مانند صفت ذاتی است که ضدش بر خدا محال است. از این رو نمی‌توان به خدا ظالم و عابث گفت همانطور که نمی‌توان به او جاهل و عاجز گفت. اما اکثر صفات فعلی خدا مانند رحیم، این گونه نیست. خداوند هم می‌تواند گناهان ما را ببخشد و ما را مورد عفو رحمت قرار دهد و هم می‌تواند ما را نبخشد و عقاب و مجازاتمان کند. در دعای افتتاح می‌خوانیم:

وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ‏ وَ النَّقِمَةِ(تهذیب الاحکام3/108)

البته هم عفو و هم عقاب، حکیمانه است و دارای حکمت، بلکه حکم‌‌هاست.

شرور و بیماری‌ها بدون تردید با صفت حکمت خدا سازگار است و دارای حکمت‌های متعددی است، مانند این که انسان‌ها را متوجه فقر و ضعف خود کرده، نشان می‌دهد که غرور و استکبار بی‌مورد است. همچنین غفلت از خدا را می‌زداید و ما را به سوی خدا و دعا و راز و نیاز دعوت می‌کند.

اما در مورد ارتباط شرور و بیماری‌ها با صفت رحمت ممکن است بیماری کرونا برای کسانی رحمت باشد، مثل کسانی که از آن عبرت می‌گیرند و رو به سوی خدا می‌آورند و به یاری دیگر انسان‌ها می‌شتابند اما برای کسانی که با پیدایش کرونا، حداکثر استفاده را برای حمله به دین و خدا و اهل بیت(ع) می‌برند و به اعتقادات مردم حمله می‌کنند یا اجناس مورد نیاز مردم را احتکار می‌کنند یا به قیمت گزاف به آنان می‌فروشند رحمت نیست بلکه وسیله‌ای برای شقاوت و بدبختی و استحقاق آتش جهنم است.

خداوند می‌خواهد همه انسان‌ها از نوع اول باشند بنابراین به صبر و توکل به خدا و یاری انسان‌ها امر کرده است.

فارس: اگر علم باید مشکلات انسان را حل کند، پس جایگاه دین چیست؟

علم و دین دارای حوزه‌های خاص خود هستند که هر یک در حوزه اختصاصی خود، مشکلات انسان را حل می‌کنند البته علم و دین دارای حوزه‌های مشترک و تعاملی نیز هستند.

مهمترین حوزه اختصاصی دین، ایجاد ارتباط میان انسان و خداست. این کار مستلزم شناخت اعتقادات دینی، از جمله شناخت کامل خدا، و این که از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم، است. همچنین، شناخت شریعت و احکام الهی، که بیانگر زیست مؤمنانه و خداپسندانه انسان در جهان است.

از سوی دیگر دین برنامه سعادت و کمال معنوی انسان را ارائه می‌کند و مسیرهای ورود به آخرتی زیبا و لذت بخش، یعنی بهشت، و آخرتی زشت و درد آلود، یعنی جهنم، را تبیین می‌کند.

هدف اصلی علم در عصر جدید رفاه دنیوی انسان است. این کار با کشف قوانین حاکم بر طبیعت در علوم پایه و نیز تکنولوژی و پزشکی انجام می‌شود.

دین غیر از حل مشکلات انسان در حوزه‌های اختصاصی خود که در بالا ذکر شد، در حوزه علم هم به علم مدد رسانده است. بسیاری از دستورات بهداشتی اسلام در همین راستا است.

دین می‌تواند با هدف‌گذاری، علم را در مسیر خاصی وارد کند یا از ورود به مسیر خاصی بازدارد. برای مثال دین هدف اصلی زندگی را کمال معنوی و اخلاقی از طریق پرستش خدا و محبت به انسان‌ها می‌داند. اگر حاکمان و دانشمندان، این هدف‌گذاری را می‌پذیرفتند، دانش در مسیر سلاح‌های جنگی پیش نمی‌رفت و به جای آن در مسیرهای هماهنگ با هدف دین پیشرفت می‌کرد.

دین می‌تواند به علم، برای رسیدن به اهدافش کمک کند. برای مثال، دین با ایجاد یا تقویت ایمان و عشق و امید در یک بیمار، فرآیند مداوای او توسط  پزشکان را سرعت بخشد.

دین می‌تواند برخی گزاره‌های مبنایی را در اختیار علم قرار دهد و علم بر اساس آن مبانی، نظریه‌پردازی کند. برای مثال براساس مبنای حرمت ربا و این که کار و سرمایه هر دو در سود و زیان باید شریک باشند، شرکت‌های دانش‌بنیان می‌توانند محور فعالیت‌های اقتصادی باشند یا بر اساس احکام عملی دین می‌توان قوانین حقوقی مدنی و جزایی را وضع کرد.

دسته بندی ها:
مصاحبه‌ها

مطالب مرتبط