سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲

x بستـــن

روش کلام کامل‌تر از روش فلسفه است

روش کلام کامل‌تر از روش فلسفه است

گفت‌وگوی دکتر رضا برنجکار با پایگاه رسای اندیشه (2)


رسای اندیشه - از مسئولیت‌هایتان بگویید.

من شش سال رئیس پردیس فارابی دانشگاه تهران که شعبه ای از دانشگاه تهران است و حدود 2 -3 هزار دانشجو دارد، بودم از اواخر 85 تا اواخر91. الآن در دانشگاه عضو گروه فلسفه و مدیر بخش کلام امامیه هستم.

رسای اندیشه - و در دارالحدیث؟

قائم‌مقام آقای ری‌شهری در پژوهشگاه قرآن و حدیث هستم. مدیر گروه کلام دانشگاه قرآن و حدیث آنجا هم هستم.

همچنین مسولیت انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه برعهده بنده است و عضو شوراهای متعدد فلسفه و کلام نیز هستم.

رسای اندیشه - شاخص‌ترین کتابهایی که نوشته‌اید را معرفی کنید.

فهرست کتابها و مقالات در سایتمان هست. چند کتاب درسی است که سمت چاپ کرده است.یکی کتاب آشنایی با علوم اسلامی(کلام، فلسفه و عرفان)که به چند زبان ترجمه شده؛ و دیگری کلام و عقاید، یکی هم روش‌شناسی علم کلام. این آخرین کتاب من است. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی را نیز برای حوزه نوشتم و از چاپ بیستم عبور کرده است.

کتاب دیگر انسان‌شناسیاست که معارف چاپ کرده و کتاب درسی معارف دانشگاه است. این کتاب را با آقای دکتر خدایاری با هم نوشتیم. اولین کتابی که نوشتم سال 71 بود به نام : مبانی خداشناسی در فلسفه یونان و ادیان الهی. این کتاب از مقالاتی که در سال 70 در مجله کیهان اندیشه چاپ شد استخراج گردید. در سال74 این کتاب بازنگری شد و بحث های فلسفی‌اش حذف شد و با عنوان معرفت فطری خدا منتشر شد. بعد از آن یک مجموعه مقالات که آنها هم عقاید خودم بود به نام حکمت و اندیشه دینی چاپ شد. 21 مقاله بود. کتاب دیگری نوشته ام به نام معرفت عدل الهی. آن هم خیلی وقت پیش چاپ شد. کتابی هم الآن در دست دارم با همکاری یکی از دوستان، به نام قواعد کلامی توحید.

رسای اندیشه - آیا نسبتی با مدرسه خراسان دارید؟

اکثر کارهای خودم را در قالب علم کلام می‌دانم. البته مقالات و کتب فلسفی هم دارم ولی غلبه با کلام است و خود را مستقل از همه جریانات موجود می‌دانم و هدفم تقویت کلام و دفاع از معارف اعتقادی اسلام است نه این مکتب یا آن مکتب. البته من این مدرسه را یکی از مدارس کلامی می‌دانم نه چیزی مستقل از همه جریانها.

رسای اندیشه - در مناظرات چگونه باید بود؟
در مناظرات دیده‌ام که برخی خیلی رعایت می‌کنند و فقط بحث علمی می‌کنند. یکی از این افراد جناب استاد فیاضی هستند. در یک جلسه‌ دفاعیه دکتری ایشان راهنما و من مشاور بودم. داوران به ایشان حمله کردند، من به‌ جای ایشان ناراحت شدم. گفتم الآن ایشان یک‌حرفی می‌زند. دیدم شروع کرد و استدلالش را گفت و اصلاً اشاره‌ای به حرفهای آنها نکرد. واقعاً بعضی وقت‌ها آدم تأسف می‌خورد از برخی افراد تا می‌نشینند شروع به بد و بیراه گفتن می‌کنند. به اینها بها می‌دهند که اینها شیر می‌شوند. هر دو طرف را عرض می‌کنم. چون من خودم عمری فلسفه درس داده‌ام. از راه فلسفه حقوق دارم می‌گیرم. بیشتر گرایش کلامی دارم ولی واقعاً تعصبی ندارم. بعضی‌ها فکر می‌کنند چون در گروه فلسفه هستند اگر فلسفه مشکل پیدا کند نانشان آجر می‌شود. توکل کن بر خدا، ما باید تلاش کنیم فلسفه را به اسلام نزدیک کنیم کاری که آقای فیاضی انجام می‌دهد و آقای مصباح قبل از ایشان انجام می‌داده است و علامه طباطبایی تا اندازه‌ای این کار را می‌کرده است.

این جریانی است که فلسفه را از یونان جدا و به اسلام نزدیک کردند. این فرایند در طول تاریخ انجام شده است ولی کافی نیست.

رسای اندیشه - این غیراز کار ملاصدرا است؟

به نظرم ملاصدرا این کار را نکرد. ایشان فلسفه را به عرفان نزدیک کرد. آنها به قرآن نزدیک می‌کنند. چه اشکال دارد که ما یک فلسفه‌ و نظام عقلی داشته باشیم که با محتوای کلام همسو باشد؛ یعنی فلسفه و کلام ما ازنظر محتوا به یکجا برسند؛ هرچند از نظر روشی دوتا باشند. یکی با روش عقلی برود و به همین نتیجه برسد و یکی با روش عقلی و نقلی برود و به این نتیجه برسد. ما آرزویمان این است.

رسای اندیشه - علوم با هم آشتی می‌کنند.

یک نظر همین است که ما باید فلسفه‌ای درست کنیم که تا اندازه‌ای که بشر می‌تواند با محوریت قرآن باشد. منتها قرآن پشت‌صحنه باشد. فکر کنم آقای عابدی شاهرودی چنین دیدگاهی دارد تحت عنوان فلسفه اسلامی به معنای اخص. آقای میرباقری فرهنگستان هم چنین تزی دارند و می‌خواهند نظام عقلی درست کنند اما پشت‌صحنه قرآن کریم باشد و روایات.

رسای اندیشه - حرکتشان را تأیید می‌کنید؟

بله ولی کار سختی است اینکه نظامی بسازیم که هم فلسفه است و برهان عقلی دارد و هم اینکه از قرآن الهام گرفته است و سعی کرده است برهانش را پیدا کند و یک نظام فلسفی منطبق با قرآن داشته باشد. البته در همه جا نمی‌شود این کار را کرد چون در برخی موارد عقل قدرت کشف ندارد مثل جزییات معاد. لذا به نظرم از روش عقلی و نقلی، هردو باید استفاده کرد و روش کلام کاملتر از روش فلسفه است.

رسای اندیشه - در قرن معاصر انصافاً کلام محجور بود.

بعد از انقلاب تا اندازه ای تقویت شد. علتش این است که وقتی حکومتی پا می‌گیرد، حکومت در برابر شبهاتی که وارد می‌شود مسوولیت دارد. پس باید علم کلام با گرایش های مختلفش تقویت شود. کسانی که می‌گویند مکتب خراسان را حذف کنیم دارند به اسلام ضربه می‌زنند چون اینها می‌خواهند پایه‌های تئوریک نظام را که اسلام است تقویت کنند. البته اینها هم ممکن است بعضی جاها اشتباه کنند مانند دیگر گرایش های کلامی.

باید همۀ نظرها در چارچوب اسلام مطرح شود. و همه مورد نقد و بررسی علمی قرار گیرند تا دانش کلام رشد کند. امروزه بحث علوم انسانی اسلامی مطرح است. بررسی کنیم که براساس کدام دیدگاه می توان علوم انسانی اسلامی تاسسیس کرد. براساس اختیار انسان یا جبر. براساس وحدت شخصی وجود یا وحدت سنخی وجود یا تباین. برخی مثل فرهنگستان علوم اسلامی با همین رویکرد سراغ فلسفه و کلام رفته اند.

رسای اندیشه - ظاهرا خروجی قابل‌عرضه‌ای هنوز نداشته است.

آنها می‌گویند بر اساس فلسفه اصالت وجود و اصالت ماهیت و به طور کلی اصالت شئ نمی‌شود وارد علوم شد؛ لذا دنبال فلسفه‌ای هستند که هم با قرآن بسازد و هم بتواند مبنای علوم باشد. ما باید ازاین‌ها حمایت کنیم. بیایند حرفهایشان را عرضه کنند و حرف جدید بزنند. چه اشکالی دارد. منتها جوری صحبت کنند که دیگران هم بفهمند. هم به فلسفه مسلط است، شاگرد آقای جوادی و آقای مصباح بوده است. در فقه و اصول درس خارج دارند. بالاخره آنها هم یک جریانی هستند.

رسای اندیشه - آنها هم کلامی هستند؟

اصل هدفشان کلام نیست، هدفشان علم است. می‌خواهند علوم اسلامی‌تولید کنند. به سمت فلسفه موجود رفتند،دیدند نمی‌شود با این فلسفه کارکرد. گفتند کارمان را متوقف کنیم تا به فلسفه‌ای برسیم که بر اساس آن فلسفه، وارد این تئوری پردازی در علم شویم. باید فلسفه‌ای درست کنیم که هم با اسلام هماهنگ باشد هم بتوان با آن حرکت انسان و جامعه و علوم اسلامی را تحلیل کرد.

رسای اندیشه - روش فلسفی یعنی برهان؟

بله؛ یعنی عقل، تحلیل‌های عقلی.اتفاقاً اشکالی که آقای میرباقری به آقایان تفکیکی‌ دارند و به عنوان فرق خودشان با آنها مطرح می کنند این است که آنها کارهای نقلی می‌کنند ما می‌خواهیم کار عقلی بکنیم و فلسفه درست کنیم و از نقل در پشت‌صحنه استفاده می‌کنیم و فلسفه‌ای درست می‌کنیم. بعد این فلسفه مبنایی می‌شود برای ورود به علوم تجربی. به‌هرحال این هم یک جریان است و در حوزه هم مطرح است. این جریان گرچه می‌گوید من فلسفه را درست می‌کنم ولی ازنظر محتوایی بیشتر به کلام نزدیک است ولی ازنظر روشی فلسفی است.

دسته بندی ها:
مصاحبه‌ها

مطالب مرتبط